معرفی وبلاگ
بسم الله الرحمن الرحیم خدایا..... یاریم کن نگاهم... در افق این فضای مجازی... جز برای تو....نبیند و انگشتانم ... جز برای تو ... کلیدی را فشار ندهند... *********************** وقتی به علاوه خدا باشی منهای هر چیزی زندگی می کنی. *********************** میلیون ها زن ایرانی در انقلاب سال 1357 با قدرت هر چه تمام تر پا در صحنه نهادند. حضور زنان در به پیروزی رسیدن انقلاب اسلامی چندین شکل داشت. برخی اخبار را گردآوری یا جزوه هایی را توزیع می کردند، بقیه به فعالان سیاسی مورد حمله یا زخمی ها پناه می دادند، بسیاری فعالانه در خیابان ها به راهپیمایی و تظاهرات می پرداختند، برخی تا آن جا پیش رفتند که در سنگر سازی در برابر نیروهای رژیم طاغوت کمک می کردند و حتی تعدادی از آنان اسلحه به دست گرفتند و به مبارزه پرداختند.
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 2009313
تعداد نوشته ها : 4398
تعداد نظرات : 99


 ...
... ...
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

ظهور چيست؟

همان آمدن توست

كه گشايش بزرگي براي ماست

و مانند بيرون آمدن خورشيد از فلق باعث روشنايي واميد است

دوشنبه 1392/12/12

پنجره چيست؟

جز دريچه اي كه مي توان در كنارش نشست

و به جاده ي انتظار چشم دوخت

ثانيه هاي غيبت را شمرد

و نهال اميد را آبياري كرد

دوشنبه 1392/12/12

با اشك ميزنم ورق اين فال خسته را

فالي دوا نميشود اين سرشكسته را

خون از تمام چشم و دلم سير ميشود

هر وقت كه وا ميكنم اين زخم بسته را

اين رسم عاشقي ست كه ريزم به هر قدم

گلها به پاي آمدنت دسته دسته را

از بس نيامدي غزلم پير شد ببين!

رنگ سفيد روي غزلها نشسته را

بايد شبي نشست غزل عاشقانه چيد

اين واژه هاي خالي ازهم گسسته را

آقا تو را به جان غزلهاي منتظر

منت گذار جاده ي با اشك شسته را

جمعه 1392/12/2

ديگر بہ خلوت هاے من يك نم نمےبارے...؟

در دفتر دلتنگےام شعرے نمے كارے...؟

لحن سكوتت در دلـــــــــــم هر روز يك جورست..

قهرے؟... نہ؟... دلگيرے؟... نہ؟... آقا! دوستم دارے؟

من- بے تعارف - هستے ام را از شما دارم

آقا خلاصہ مطلبے؛ فرمايشے؛ كارے...

من خوانده ام دربارتان يك خيمہ ے سادَه ست

جايے در آن دارند شاعرهاے دربارے؟

امّا من و اين رتبہ و اين منزلت... هرگز

امّا تو و اين بخشش و اين مرحمت... آرے

توفيق دادے يك غزل هم صحبتت باشم

از بس كہ گل هستے و رو دادے بہ هر خارے ...

جمعه 1392/12/2

به روےنديده ات قسمـ چشمان عاشقمـ در پے واژه اے مےگردند تا نامت را صدا كنند ...

اما چہ كند واژه ها و چہ بے معناست هر واژه اے در برابر معناے وجودت ...

از مهربانے « م » مےچينم ...

از هدايت «ه » را ...

از دادگرے«د » را ...

و از يوسف گمگشتـہ « ے » را ...

و گاهے كـہ دلــــــــــــــم به اندازه ے تمام غروب ها مےگيرد ...

و من از تراكمـ سياه ابرها مے ترسم ...

و هيچ كس مهربانتر از تو نيست صدا مے زنم ...

كجاست آن يوسف گمگشتـہ مهربانے كہ چراغ هدايت بـہ دست در زمين دادگرے كند ؟

كجاست مهـــــــــدے ... ؟

مرا دريـــــــــــــــــــــــــــــــــــــاب ...

در انتظارت هستمـ و خواهمـ بود ... بيا ... بيا ...

مهديــــــــــا دل شكسته ام را بـہ تــــــــــو مےسپارم ... دلــــــدارم تو باش...
.
.
« به اميـــــد روز ظهور »

                                           
                                           
.

"كــــــــي ميشود بــــــــوي پيــــراهنت به مشامم برسد؟؟؟؟!!!!!".          

جمعه 1392/12/2

فاصــ ــــ ـــله

معني فاصله ها چيست برايم بنويس
درد اين واژه سرا چيست برايم بنويس

 تو تماشاگر من بلكه نه من فاصله ي
علت دوري ما چيست برايم بنويس

 همه جا غرق دعا ميشوم از آمدنت
معني اشك و دعا چيست برايم بنويس

خون دل خوردنت از بار گناهان من است..   
معني شرم و حيا چيست برايم بنويس

مثنوي نه ، غزلي نه ، نه قصيده آقا
مصرع از درس وفا چيست برايم بنويس

دست من را تو نگيري به زميــــــــن مي افتم
حكــمت دست شمـــا چيست برايم بنويس

تو برايم بنويسي به يقين ميفهمم
                        
  حرمت خون خدا چيست..برايم بنويس                                              
                                             

جمعه 1392/12/2

در انتظار تو چشمم سپيد گشت و غمي نيست

 اگر قبـــــول تو افتـــــد فــــداي چشــم سياهت
                                                        .

جمعه 1392/12/2

 تا كـي اين گونه بماند دل ما آقا جان؟

عاشـق و فـارق و درگير و جدا آقا جان

بي سبب نيست اگر فاصلــــه ها كم نشدند

صاف و صادق نشــــده سينــــــه ما آقا جان...

جاي جارو زدن حال و هــــــواي دل هم

گوشه اي رفته و گفتيم:"بيـــــــا آقا جان"

تو كه داراي جهاني دل ما را بـــــــردار

چه كســي ميخَرَد اين خستـــــه را؟آقاجان

سيصد و چند شود سال؟كه تكميل شوند..

سيصــــد و چند نفر از همه جا...آقا جان

ما كه هستيم؟كه لاف از غم عشــــقت بزنيم....

ما كجا؟!...عشــق كجا؟!...درد كجا آقا جان؟؟!

يك شب اي كـــــاش "بيايد به سراپرده ي چشم"

در نمــــــازي خم ابروي شما آقا جان....

جمعه 1392/12/2
باز يك جمعه ي ديگر هم گذشت و منِ دل خسته چشم به آمدنت دوخته ام و تو نيامدي...
آقاي من...شرمنده ام...
از ياري تو فقط گفتن"اللهم عجل لوليك الفرج"را بلد شدم...
حق دارد خدا تو را را نشان نمي دهد به ما...
ميترسد مثل كوفيان.........!!!!!!!
آن ها هم منتظر بودند....
جمعه 1392/12/2

دلـــ♥ــــم قـــرار نبود از شما جـــــدا بشود
دلـــــ♥ـــــم قـــرار نبود از غمتــــــــ رهـــا بشود
شبـــــم قــــرار نبود اين چنين رَوَد درخـــواب
سحـــر بيايد و اين سينــه بي صفـــــا بشود
قــــرار بود كه هر شبــــــــ براي نافلــــه ها
غــــلام تو به صداي اميـــــر پا بشود
قــــرار بود كه دار و ندار عاشقتــــــان
كمي ز گــــرد و غبـــار ره شما بشود
قـــــرار بود كه من يـــــار خوبتــان باشم
گـــــدا قــــرار نشد دشمن خـــــدا بشود
قـــرار نيست مگر من رِسَم به كوچه ي تان؟
قــــــرار نيست كه وصلتـــــ نصيبـــــــ ما بشود؟
قـــــرار بود كه من بين روضه جـــــان بدهم
قــــــرار بود كه خاكــــم به كربـــــــلا بشود
سر قـــــرار شما آمدي، نبودم من
امان از آن كه سرش پر ز ادّعـــــا بشود
بيــــا قـــرار گذاريم باز هر
جمعــــــه
دم غروبــــــــــ لب من پر از دعـــــــــا بشود

 شاعر: مجيد خضرايي

پنج شنبه 1392/12/1

پرانتـــــز باز

   مولاي من    
مي شنوي؟؟؟؟؟
ديگر صداي نفس كشيدنم نمي آيد...!
به داركشيده مرا بغــــــض نبودنتـــــــــ.....!!

پرانتـــــز بسته

پنج شنبه 1392/12/1

پرانز باز
گفتم:دعا بكن باران ببارد. . .
گفت:
الهـــي فاطِر بِحَقِّ فاطِمه اللهم عجِّل لِوَليكِ الفَرَج
پرانز بسته

پنج شنبه 1392/12/1

بازهم منتظرت مي مانم تاكه از غصه ما كم كني...
بازهم چشم به راه ميدوزم تابيايي وجهان شاد كني...
بازهم منتظرت مي مانم...
بازهم العجل ميگويم...
بازهم مي گويم ميايي...
بازهم مي گويم مي مانم...
بازهم چشم به راهها دوختن...
بازهم اين جمعه ،شمع اميدي روشن..
بازهم دست به دعــــــــــا شب تا صبح ...
بازهم آهــي بلند به دزازاي وجودتــــــــ تا من...
بازهم قصه تكراريه من...
بازهم منتظر توماندن...
بازهم العجل ها گفتن
بازهم جمعــه هاي دلتنگـــــــــــ ...
عاقبت مي ايي...
تو ميايي  زماني كه نه زود است ونه دير ...
اما مي ترسم كه نبينم فجر ظهورت را من...

 

پنج شنبه 1392/12/1

از غربت خود هميشه مي گويم فاش*تنها،غم تنهـــــــــايي ما باشد كاش*از هر طرفي طعنه شنيدن سخت است....
برگرد و هـــــواي شيعه را داشته باش...

پنج شنبه 1392/12/1

چشمانِ خستــــه ام در سيـــاهي شب همسو با ستارگان مي درخشد....

آقاي خوبــــم...گل نرگس....

پايان بده دل تنگــــــي شب هاي تيـــره ام را.....

بي تو،اين زمانه،رنگ غـــم دارد...رنگ دل تنگــــي هاي بي پايان...............

مدتهاست،اين دل خستـــــه در امتداد جاده هاي انتــــظار با چشماني خيس از باران فــراق چشــم به راه مانده...

چشـــم به راه آمدنت...

تا تو بيايـــي و دل خستــــه ام را سامان ببخشي..........


پنج شنبه 1392/12/1

دل گفت بنويس...قلم مقاومت كرد...بي حركت ماند...

دل بار ديگر گفت بنويس از غريب ترين مرد زمين...

قلم اين بار بغض كرد...بغضي كه راه نوشتن را بست...

و از شرم روي كاغذ افتاد...

و تنها سه قطره اشك بر روي كاغذ برجاي ماند...

...

و او ماند و هزاران حرف نگفته....


پنج شنبه 1392/12/1

مولاي دلتنگي هايم...

يادت هست سر جاده ي انتظار از من جدا شدي؟

از تو پرسيدم:اين جاده نامش چيست؟! و تو گفتي انتظار و رفتي....

آنقدر آهسته كه مي توانستم نقش قامت رعنايت را ترسيم كنم....

به خاطر قدرنشناسي و بي معرفتي ما و به خواست محبوبت بايد ميرفتي كه ما قد بكشيم....

حسرت بخوريم...كه چرا قَدرَت را ندانستيم...

شايد هيچگاه فكرش را نمي كردم كه روزي مي روي........

آرام دور مي شدي و اشك چشمانم آب پشتِ سرت مي شود...

مي دانم مولاي من...

از همان راهي كه رفته اي بر مي گردي و اي كاش كه من زنده باشم...

زنده باشم و آمدنت را ببينم...

مرا شفاعت كن ياوجيهاً عندالله...

پنج شنبه 1392/12/1

گفته بودي فردا،
پشت اين پنجره ها،
غنچه اي مي رويد،
و كسي مي آيد،
روشني مي آرد...
ديرگاهيست كه من،
پشت اين پنجره ها منتظرم،
ولي اينجا حتي،
رد پايي هم نيست!!!!!!

اللهم عجل لوليك الفرج

پنج شنبه 1392/12/1

كشتي نساز اي نوح طوفان نخواهد آمد

بر شوره زار دلها باران نخواهد آمد

شايد به شعر تلخم خنده زني تو اما

جايي كه سفره خاليست ايمان نخواهد آمد

رفتي كلاس اول اين جمله را عوض كن

آن مرد تا نيايد باران نخواهد امد

پنج شنبه 1392/12/1

هـــنوز آنقدر شجاع نشـ ده ام !

كــ ه بگويـــم:

 نيــآ كه من هنوز غـــرق گناهم

بيآ

حتي اگر قــرآر استـــــ


【من از دم تيغت بگذرم...

بيآ

تا بفــهميم در هــواي تو نفس كشيدن يعني زندگــي

و

در اين هـــوا نفس كشيدن يعني 【خفــگي】 

پنج شنبه 1392/12/1
ســـرد است ، آقــا !
مادرم...
طلاهايش را براي زيبــايي خانه ات فرستــاد ،
نــذر بدنيا آمدنم !
نمي دانست ، بدون خانه ،
بــودنم تلــخ است !
درد است !
سرد است ، آقــا ! .
سقفي از اتاقت بمن مي دهي ؟!
پنج شنبه 1392/12/1

من نشاني از تو ندارم اما نشاني ام را براي تو مي نويسم

در عصرهاي انتظار به حوالي بي كسي قدم بگذار

 خيابان غربت را پيدا كن و وارد كوچه پس كوچه هاي

تنهايي شو كلبه غريبي ام را پيدا كن

 كنار بيد مجنون خزان زده و كنار مرداب آرزوهاي رنگي ام

در كلبه را باز كن به سراغ بغض خيس پنجره برو

 حرير غمش را كنار بزن مرا خواهي ديد....

با بغضي كويري كه غرق عصاره انتظار است

پنج شنبه 1392/12/1
از دعا براى فرج امام زمان(عج) فراموش نكنيد.
چهارشنبه 1392/11/30
 و ما يقين داريم، اين ما نيستيم كه دشمن را به روزگار سياه نشانده ‏ايم، بلكه ما يك وسيله ‏ايم و نه بيشتر، وپيروزى را خداوند به ما مى‏دهد به كمك امدادهاى غيبى خود. من در انتظار رسيدن فصل موعود لحظه شمارى مى‏كنم.
چهارشنبه 1392/11/30
قلب خودتان را متوجه امام زمان و دستورات اسلام نماييد.
چهارشنبه 1392/11/30
خدايا، ظهور آقا امام زمان(عج) را سريع و ما را از سربازانش قرار بده.
چهارشنبه 1392/11/30
خدايا، از تو مى‏خواهم در فرج امام زمان(عج) تعجيل فرمايى.
چهارشنبه 1392/11/30
به اميد، روزى هستم كه حضرت مهدى (عج) بيايد و جهان را پر از عدل و داد كند.
چهارشنبه 1392/11/30
فرج امام زمان(عج) را مكرر بخواهيد.   
چهارشنبه 1392/11/30
 برادرانم، مى‏دانم كه در نبودن من جاى مرا خالى احساس مى‏كنيد. ولى در امر خودسازى سعى تان را بكنيد تا به اميد خدا در آينده پرچمدار امام زمان (عج) باشيد.
چهارشنبه 1392/11/30

ما آن قدر كشته مى‏دهيم تا اسلام عزيز با ظهور مهدى(عج) پيروز شود و قسط و عدل الهى را در سايه توحيد برقرار كند.  

چهارشنبه 1392/11/30
از ريختن خون شهدا ناراحت نباشيد و به همه بگوييد، ما چرا شهيد مى‏دهيم. و اين قدر شهيد مى‏دهيم، تا ظهور حضرت مهدى(عج).
چهارشنبه 1392/11/30
بنا به گفتۀ امام عزيز كه جنگ را واجب شمرده و حضور در صحنه هاي نبرد را برهر فرد مسلمان تا حد كفايت ملزم دانسته اند لذا بر آن شديم تا با ديگر دوستان راهي كربلاي حسيني و پيكارگاه حق عليه باطل تحت فرماندهي امام مهدي(عج) بشويم.
چهارشنبه 1392/11/30
براي فرج حضرت مهدي(عج) و براي نائب امام مهدي رهبر كبير انقلاب دعا كنيد.
چهارشنبه 1392/11/30
شما فقط امام را دعا كنيد، رزمندگان را دعا كنيد و براي فرج امام زمان(عج) دعا كنيد.
چهارشنبه 1392/11/30
اينك گفتاري با شما اي پرچم داران جبهه حق، اي شمائيكه لباس مقدس سربازان ولي عصر مهدي موعود را برتن پوشيده ايد با ايمان قوي و قلبهاي مملو از مهر و محبت به الله بر دشمن زبون بشوريد و حمله ور شويد كه امروز اسلام صحنه هاي پيروزي خويش را به نمايش گذاشته، به قدرت الهي خويش پايبند باشيد و بدانيد كه مهدي موعود با شمشير انتقام خويش و با فرماندهي كل قواي اسلام نام حسين(ع)، ياد حسين(ع) و مكتب جهانبخش حسين(ع) را زنده نگه مي دارد.
چهارشنبه 1392/11/30
اي كساني كه يابن الحسن و يابن الزهرا مي گوئيد و عاشق مهدي(عج) هستيد. مهدي(عج) در بيابانهاي خونرنگ خوزستان كه در هر وجبش گلي پرپرشده است، مهدي در ميان چادرهاي رزمندگان است، مهدي پيشاپيش سربازانش است.
چهارشنبه 1392/11/30
سفارش من به برادرانم كه از خودم بزرگتر و كوچكترند اين است كه برادر بزرگترم بيشتر از اين پيرو قرآن و اسلام باشند و پيرو رهبر بزرگوار باشند تا آنها هم از سربازان امام زمان(عج) شريف قرار بگيرند و برادران كوچكترم هم همين طور.
چهارشنبه 1392/11/30

از برادران نظامي كه مدتي در خدمتشان بودم، خاضعانه تقاضاي بخشش دارم، اميد است آنان به حقيقت سربازان امام عصر(عج) باشند و درانجام مأموريت مقدس خويش«دفاع از اسلام» ازهيچ كوششي دريغ نكنند.


چهارشنبه 1392/11/30
اميد آن دارم موفق و مؤيد باشيد و درزير پرچم بقيه ا...(عج) به اسلام عزيز خدمت كنيد.
سه شنبه 1392/11/29
از امام امت پيروي كنيد. سرپيچى از فرمان امام خمينى، سرپيچى از امام زمان(عج) است.
سه شنبه 1392/11/29
مواظب باشيد كه در صحنه‏ى امتحان الهى مردود نشويد و شرمسار در قيامت نباشيد كه پاسخ ندهيد  چرا مقدمه‏ى ظهور ولى و حجت خدا را فراهم نكرديد؟ 
سه شنبه 1392/11/29
 در آخر نمازهايتان، اين شمايي كه امام زمان(عج) را دوست داريد! دعا براي فرج امام بخوانيد.
سه شنبه 1392/11/29
برادران و خواهران! امام را تنها نگذاريد و به جان امام دعا كنيد و با دعا، فرج صاحبمان حضرت امام مهدى (عج) را از خداوند بخشنده‏ى مهربان بخواهيد.  
سه شنبه 1392/11/29
به جان امام دعا كنيد، كه اميد اسلام است و هميشه انتظار فرج امام زمان(عج) را بكشيد و هميشه براى فرجش دعا كنيد.   
سه شنبه 1392/11/29
اميد است هم مورد شفاعت امام زمان(ع) و نائبش قرار بگيرم.
سه شنبه 1392/11/29
از خدا بخواهيد كه فرج امام زمان (عج) را نزديكتر كند. 
سه شنبه 1392/11/29
من با كمال ميل به اين جبهه، كه فرمانده‏اش امام زمان (عج) هست، مى‏روم، زيرا ما امانتى از سوى خدا در اين جهانيم.
سه شنبه 1392/11/29
كاري را انجام دهيد كه موجب خشنودى قلب امام زمان (عج) گردد.
سه شنبه 1392/11/29
در وقت نماز، براى فرج امام زمان (عج)... دعا كنيد.
سه شنبه 1392/11/29
آنان كه در جبهه حضور يافتند، امام زمان(عج) را زيارت كردند از ياران امام زمان(عج) هستند ولي آنان كه در جبهه نيامدند شيطان را زيارت كردند.
سه شنبه 1392/11/29
X