بازهم منتظرت مي مانم
تاكه از غصه ما كم كني...
بازهم چشم به راه ميدوزم تابيايي وجهان شاد كني...
بازهم منتظرت مي
مانم...
بازهم العجل ميگويم...
بازهم مي گويم ميايي...
بازهم مي گويم مي مانم...
بازهم چشم به راهها دوختن...
بازهم اين جمعه ،شمع اميدي روشن..
بازهم دست به
دعــــــــــا شب تا صبح ...
بازهم آهــي بلند به دزازاي وجودتــــــــ تا من...
بازهم قصه تكراريه من...
بازهم منتظر توماندن...
بازهم العجل ها گفتن
بازهم جمعــه هاي دلتنگـــــــــــ
...
عاقبت مي ايي...
تو ميايي زماني كه
نه زود است ونه دير ...
اما مي ترسم كه نبينم فجر ظهورت را
من...