...
تا لطف و مصلحت تو را در فراسوي درهاي به ظاهـــر بسته دريابم...خـــــــداوندابا عشــــــق خود احاطه ام كن.
اگر براي آن به ســوي تو مي آيم
كه مرا از شعله هاي دوزخ نجات بخشي ،بگذار كه در آنجا بســوزم .و اگر براي آن به سوي تو مي آيم
كه لذت بهشــت را به من بخشي ،بگذار كه درهاي بهشت به رويم بسته شود
.اما اگر به خاطر تــو به سويت مي آيم ،محبــوبم ٬ مرا از خويش مران .متبركم كن تا در كنار زيبايي جاودانه ات٬ لانه كنم...تا ابد... دكتر علي شريعتي:
خــدا دوستدار آشناست ، عارف عاشق مي خواهد نه مشتري بهشت . . .
آن زمان كه همگان به انـــسان پشت مي كنند،تـنـــــها حضور تو ...تنهايي را طراوت مي بخشد ...خــودت را از مــن دريغ نكن ..
يا اله العالمين (اى معبود جهانيان ):
جواب شـــنيد: لبيك (يعنى نداى تورا پذيرفتم )
سپـــس عرض كرد:
يا اله المحســــنين (اى خداى نيكوكاران ) همان جواب را شنيدسپس عرض كرد:
يا اله المطيعين : (اى خداى اطاعت كنندگان )
باز همان پاســـخ را شنيدسپس عرض كرد:
يا اله العاصين (اى خداى گنهكاران )
سه بار در پاسخ شنيد: لبيك ، لبيك لبيك
موسى (ع) عرض كرد:
خدايا چرا، در دفعه چهارم ، سه بار پاسخم دادى ؟!خداوند به او خطاب كرد:
عـــارفان به معرفــت خود،و نيكوكاران و اطاعت كنندگان به نيكى و اطاعت خود، اعتــماد دارند!
ولى گنهــكاران جز به فضــل من ، پناهـــى ندارند،اگر از درگاه من ناامـيد گردند، به درگاه چه كســى پناهــنده شوند؟!...
يه خواهشه ،...
يه التمـــاسه !!!
مهـــربوني رو به قلب ما آدمـــا برگردون ... !!!
ولـــي براي هـــر انســـاني گاهـــي لازم اســـت بايســـــتد يك گوشــــه اي
به آســـمان خيـــــره شودو خيـــــلي خيـــــلي آرام
بي هيـــــــچ واســـــطه اي!به او بگويــــــد كه:دوســـــــتش دارد...
اي خدايي كه واژه ها راآفريدي و به درختان توفيق دادي كه مدادبشوند و به كاغذها همنشيني با شعرها را عطافرمودي!
بگويم هزاران جلد كتاب ميشود ولي انچه
در دل دارم يك جمله بيش
نيست:دوستت دارم .
من آموختم هرگز براي آنچه دلم ميخواهد با تعصب به خدا اصرار نكنم،چون برآنچه
پشت هر واقعه پنهان است واقف نيستم؛
آموختم خدا بنده گانش رابيش از حد تصور دوست دارد وهرگز براي بنده گانش كمتر از
عاليترين نميخواهد....
خدايا چطور مي توان بهتر زندگي كرد؟
خدا جواب داد :
گذشته ات را بدون هيچ تاسفي بپذير،
با اعتماد زمان حالت را بگذران
و
بدون ترس براي آينده آماده شو .
ايمان را نگهدار و ترس را به گوشه اي انداز .
شك هايت را باور نكن وهيچگاه به باورهايت شك نكن .
همان دل هاي بزرگي كه جاي من در آن است،
آن قدر تنگ مي شود كه حتي يادت مي رود من آنجايم.
دلتنگي هايت را از خودت بپرس و نگران هيچ چيز نباش!
هنوز من هستم.
كه طراوت مسموم خوبي خسته و دور
شور و مستي لب گور
آتش عشق همه خاكستر
و نگاهها همه بيمار است
و به جاي سخن از عاطفه ها
سخن تلخ تر ازرفتن نيلوفرهاست
چه كسي خواهد ماند
-------------------------
اگر مثل ايت ا...بهجت عاشق شدياونوقت مثل مجنون عاشق خدا شدي...
عاشقانه هايم را در پيشگاهت
به خاك مي مالم
و چه خوش انصاف تا ميكني
با دستان خالي ام
و گران ميخري
وجود بي بهايم را...
از آن ها كه يك تخته شان كم است و جاي خالي آن را با مذهب پر مي كنند نفرت دارد!!
كاش مي آمد از دور تماشا مي كرد
الهي وحشت از مرگ داريم ولي در همه حال همراه ما هستي
بندهايت را با فرواني گناهان مي بخشي و ياري مي كني
الهي شكر
فقط كافي است به خاطر داشته باشيم كه:درست نگاه كنيم
فكر كنيم درست تصميم بگيريم و هرگز يادمان نرود كه:
مــن
بي دلـــيل ترين اتفـــاق زميـــن بــودم
تو هـــستي
و مـــن
محكـــمترين بهـــانه ي خلقت شـــدم ...
در بـﻰ دلهـره تـريـن آغـــوش دنيـــا ...
(( دوستت دارم مهربانم.....
برايِ گفتن چيزي ندارم
اما برايِ شنفتنِ حرفهايِ تو گوش بسيار .
مي شود من بغض كنم
تو بگويي : مگر خدايت نباشد كه تو اينگونه بغض كني . .
مي شود من بگويم خدايا ؟
تو بگويي : جانِ دل . .مي شود بيايي ؟؟؟
من را اهل خودت قرار بده
چرا كه اگر اهل تو باشم، خيالم جمع ...
هر كجاي اين عالم كه روم ...
باز به سوي تو بر ميگردم...
باز به سوي تو بر ميگردم...
باز به سوي تو بر ميگردم..
گاهي نمي شود كه نمي شود كه نمي شود
گاهي هزار دوره دعا بي استجابت است
گاهي نگفته قرعه بنام تو مي شود
گاهي گداي گدايي و بخت نيست
گاهي تمام شهر گداي تو مي شود…
بگير......بگير......بگير......
و اگر دست رحمت و عشق بر سرم بكشي٬ عزيزترين مخلوقاتت (پيامبر صل الله) شاد شود ...
و من ايمان دارم به شادي خوبانت راضي هستي
خشمگين ميگويم :بس كن
تو ديگر بزرگ شدي ...!
با اين همه گناه وليكن٬ خدا ببخش
شايد دلت گرفته ازاين توبه هاي سست
اينبار چندمين ولي آخر بيا ببخش
اي مهربان عرش نشين!
اي هميشه خوب!
اين بنده ي به خاكِ غم افتاده را ببخش..
شايد چنان بدم كه نميخواهي اي عزيز!
از جرمهام بگذري ، اما چرا؟!
ببخشحالا تو هستي و من و تصميم آخرت
يا غرق كن درون عذابم... و يا ببخش
كوه گناه٬ خالص و خوبي همه ريا....
رويم نميشود كه بگويم مرا ببخش.....
هنوز من هستم.
هنوز خدايت همان خداست!
هنوز روحت از جنس من است!
اما من نمي خواهم تو همان باشي!
تو بايد در هر زمان بهترين باشي.!
نگران شكستن دلت نباش!
گفتم: چقدر احساس تنهايي مي‌كنم …
گفتي: فاني قريب
.:: من كه نزديكم (بقره/۱۸۶) ::.
گفتم: تو هميشه نزديكي؛ من دورم… كاش مي‌شد بهت نزديك شم …
گفتي: و اذكر ربك في نفسك تضرعا و خيفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال
.:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پيش خودت، با خوف و تضرع، و با صداي آهسته ياد كن (اعراف/۲۰۵) ::.
خدايا , خطا از من است , ميدانم
از من كه سالهاست گفته ام
” اياك نعبد ”
اما به ديگران دلسپرده ام
از من كه سالهاست گفته ام
” اياك نستعين ”
اما به ديگران تكيه كرده ام …
اما تو رهايم نكن … !!
به دنبال خدا نگرد!
خدا دربيابانهاي خالي از انسان نيست!
خدا در جاده هاي بي انتها نيست!
به دنبالش نگرد.......!
خداوند در قلبيست كه شاد ميكني!
و
در لبخنديست كه هديه ميكني!
********************
خدايا!
خواستم بگم تنهايم....!
اما
نگاه خندانت مرا شرمگين كرد.....!
ديدم كه در همه حال تنهايم نگذاشتي وهمواره كنارم بودي.
تو كلاس درس خدا
اوني كه ناله ميكنه رد ميشه
اوني كه صبر ميكنه قبول ميشه
اما
اوني كه شكر ميكنه هميشه شاگرد ممتازه!
لحظات شادي خدا را ستايش كن
لحظات سختي خدا را جستجو كن
لحظات آرامش خدا را مناجات كن
لحظات درد آور به خدا اعتماد كن
و در تمام لحظات خدا را شكر كن
به خاطر تمامي نعمتهايي كه به ما ارزاني داشته است
خدايا.......
بارالها... ♥ •٠ ·
به هر ريسماني كه آويختيم بريد ...
به هر شاخه‌اي كه نشستيم شكست ...
و بر هر ستوني كه تكيه زديم، افتاد ...
تنها تويي كه حق محبت را تمام و كمال، ادا ميكني ...
به ما هم الفباي محبت بياموز... ♥ •٠ ·