اين جمعه دوباره صحبت از تكرار است
درد همگان،دوريشان از يار است
تا جمعه هم عهديتان ،مولا جان
شيعه به خدا ز هجرتان بيمار است
اين جمعه اگر فرج نمايي عشق است
از مشكل ما گره گشايي عشق است
بر ديده ما،منّت بسيار نهي
گر با قدمت ،فرش ره آيي عشق است
يك جمعه موانع از سر راه رود
يك جمعه دگر از لبمان آه رود
گلبانگ فرج وقت ظهور مهدي
از كعبه بلند است و سحرگاه رود
واسط فيض خدا، در پشت ابر غيبت است
جمعه، جمعه ديدگان مضطرم در حسرت است
اي تمام آرزوي آل طه، العجل
چون جهان در انتظار يك فرج،يك نصرت است
در هجر تو، جان خسته بر لب آمد
اين قلب و دل شكسته در تب آمد
آنقدر نيامدي محرّم شده استيعني كه هلال ماه زينب آمد