امشب به رنگ فصل خزان گريه مي كنيم
هم ناله با زمين و زمان گريه مي كنيم
هر چند گفته اند كه آرام گريه كن
اما بلند و ضجه زنان گريه مي كنيم
امشب كه خانه ي دلمان غم گرفته است
مانند ابرهاي روان گريه مي كنيم
هم پاي كوچه هاي مدينه نشسته ايم
با روضه هاي تازه جوان گريه مي كنيم
تازه جوان و قد كماني تعجب است
از غصه هاي قد كمان گريه مي كنيم
داريم پاي روضهءتان پير مي شويم
اما هنوز از غمتان گريه مي كنيم
اين خانهء غمي است پر از غربت بقيع
از داغ قبر هاي نهان گريه مي كنيم
آري دوباره بر سر سفره نشسته ايم
امشب براي مادرمان گريه مي كنيم