بانگ شادي از حريمش دور باد
هر كه زاري آفريد
هر كسي لبخند را ممنوع كرد
هر كه در تجليل غم اصرار كرد
طعم شادي از حريمش دور باد
هر كه درك عشق و زيبايي نداشت
هر كه گل
پروانه
پرواز پرستو را نديد
هر كسي آواز را انكار كرد
شهر شادي از حريمش دور باد
هر كه ديوار آفريد
هر كه پلها را شكست
هر كه با دلها چنان رفتار كرد
هر كه انسان را چنين بيمار كرد
هر كه دورش از حريم يار كرد
مجتبي كاشاني