إِنَّ أَبْوَابَ السَّمَاءِ تُفَتَّحُ فِي أَوَّلِ لَيْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ لَا تُغْلَقُ إِلَى آخِرِ لَيْلَةٍ مِنْهدرهاى آسمان در اولين شب ماه رمضان گشوده مى شود و تا آخرين شب آن بسته نخواهد شد.
صبح روز بعد، دخترك جعبه را نزد پدرش برد و گفت: بابا! اين هديه من است. پدر جعبه را از دختر خردسالش گرفت و آن را باز كرد. داخل جعبه خالي بود! پدر با عصبانيت فرياد زد: مگر نميداني وقتي به كسي هديه ميدهي بايد داخل جعبه چيزي هم بگذاري؟ اشك از چشمان دخترك سرازير شد و با اندوه گفت: باباجان! من پول نداشتم ولي در عوض هزار بوسه برايت داخل جعبه گذاشتم. چهره پدر از شرمندگي سرخ شد. دختر خردسالش را بغل و او را غرق بوسه كرد.
ديروز به تاريخ پيوست. فردا معماست و امروز هديه است.