معرفی وبلاگ
بسم الله الرحمن الرحیم خدایا..... یاریم کن نگاهم... در افق این فضای مجازی... جز برای تو....نبیند و انگشتانم ... جز برای تو ... کلیدی را فشار ندهند... *********************** وقتی به علاوه خدا باشی منهای هر چیزی زندگی می کنی. *********************** میلیون ها زن ایرانی در انقلاب سال 1357 با قدرت هر چه تمام تر پا در صحنه نهادند. حضور زنان در به پیروزی رسیدن انقلاب اسلامی چندین شکل داشت. برخی اخبار را گردآوری یا جزوه هایی را توزیع می کردند، بقیه به فعالان سیاسی مورد حمله یا زخمی ها پناه می دادند، بسیاری فعالانه در خیابان ها به راهپیمایی و تظاهرات می پرداختند، برخی تا آن جا پیش رفتند که در سنگر سازی در برابر نیروهای رژیم طاغوت کمک می کردند و حتی تعدادی از آنان اسلحه به دست گرفتند و به مبارزه پرداختند.
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 2002043
تعداد نوشته ها : 4398
تعداد نظرات : 99


 ...
... ...
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
 ام البنين بر آن بود كه جاى خالى مادر آنها را در زندگى دو سبط پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله دو ريحانه رسول خدا صلى الله عليه و آله و دو سرور جوانان بهشت ، امام حسن و امام حسين عليه السلام ، پر كند؛ مادرى كه در اوج شكوفايى پژمرده شد و آتش به جان فرزندان خردسال خود زد.فرزندان رسول خدا صلى الله عليه و آله در وجود اين بانوى پارسا، مادر خود را مى ديدند، و رنج فقدان مادر را كمتر احساس مى كردند. ام البنين سلام الله عليه ، فرزندان دخت گرامى رسول اكرم صلى الله عليه و آله را بر فرزندان خود كه نمونه هاى والاى كمال بودند مقدم مى داشت و بخش عمده محبت و علاقه خود را متوجه آنان مى كرد.تاريخ جز اين بانوى پاك كسى را به ياد ندارد كه به اصطلاح فرزندان هووى خود را بر فرزندان خويش مقدم بدارد. ليكن ام البنين سلام الله عليه توجه به فرزندان رسول خدا صلى الله عليه و آله را فريضه اى دينى مى شمرد، زيرا خداوند متعال در كتاب خود همگان را به محبت آنان دستور داده (104)،و آنان امانت و ريحانه رسول خدا صلى الله عليه و آله بودند (105). ام البنين با درك عظمت آنان به خدمتشان قيام كرد و در اين راه از بذل آنچه در توان داشت دريغ نورزيد.گويند همان روز كه پاى در خانه مولا عليه السلام گذاشت ، حسنين عليه السلام هر دو مريض بوده و در بستر افتاده بودند. اما عروس تازه ابو طالب عليه السلام به محض آنكه وارد خانه شد خود را به بالين آن دو عزيز عالم وجود رسانيد و همچون مادرى مهربان به دلجويى و پرستارى آنان پرداخت (106). چنانكه گفته مى شود خود نيز پس از چندى به مولا پيشنهاد داد كه به جاى فاطمه ، كه اسم قبلى واصلى وى بوده ، او را ام البنين صدا زند، تا حسنين عليه السلام از ذكر نام اصلى او توسط مولا عليه السلام به ياد مادر خويش ، فاطمه زهرا سلام الله عليه ، نيفتاده و در نتيجه خاطرات تلخ گذشته در ذهنشان تداعى نگردد و رنج بى مادرى آنها را آزار ندهد
شنبه 1393/1/23
پس از آنكه امير المؤ منين على بن ابى طالب عليه السلام به سوگ پاره تن و ريحانه رسول خدا محمد بن عبد الله صلى الله عليه و آله يعنى سرور زنان عالميان حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليه شهيده راه ولايت و امامت نشست ، برادرش عقيل بن ابى طالب عليه السلام را كه آشنا به انساب عرب بود، فرا خواند و از او خواست برايش همسرى از تبار دلاوران برگزيند تا پسر دليرى براى مولا به ارمغان آورد كه سالار شهيدان حسين بن على عليه السلام را در كربلا يارى كند. (101)عقيل ، ام البنين كلابيه عليه السلام را براى حضرت على عليه السلام برگزيد كه قبيله و خاندانش ، بنى كلاب ، در شجاعت بى مانند بودند. (102) بنى كلاب از حيث شجاعت و دلاورى در ميان عرب زبانزد بودند، ولبيد درباره آنان چنين سروده است ما بهترين زادگان عامر بن صعصعه هستم و كسى بر اين ادعا خورده نمى گرفت . الو براء، همبازى نيزه ها (ملاعب الاءسنة )، كه در عرب در شجاعت مانند او را نديده بود، از همين خاندان است . (103)حضرت امير المؤ منين عليه السلام اين انتخاب از پسنديد و عقيل را به خواستگارى نزد پدر ام البنين سلام الله عليه فرستاد. پدر، خشنود از اين وصلت مبارك ، نزد دختر خود شتافت و او نيز با سر بلندى و افتخار پاسخ مثبت داد و پيوندى هميشگى بين وى و مولاى متقيان على بن ابى طالب عليه السلام برقرار شد. امام عليه السلام در همسر عقلى سترگ ، ايمانى استوار، آدابى والا و صفاتى نيكو مشاهده كرد و او را گرامى مى داشت و از صميم قلب در حفظ حرمت او كوشيد.
شنبه 1393/1/23
  • آيا مي دانستيد ايتاليايي ها به ميكي موس مي گويند توپولينو؟

  • آيا مي دانستيد آرماديلوس كه نوعي گوركن است 4 بچه بدنيا مي آورد كه هر 4 تاي آنها دختر هستند؟

  • آيا مي دانستيد بيشترين زمان پرواز يك مرغ 13 ثانيه بوده است؟

دسته ها : آيا ميدانيد؟
شنبه 1393/1/23
  • آيا مي دانستيد خرگوش شيرين بيان دوست دارد؟

  • آيا مي دانستيد الفباي زبان هاوايي شامل 12 حرف بيشتر نيست؟

دسته ها : آيا ميدانيد؟
شنبه 1393/1/23
  • آيا مي دانستيد 8 درصد از افراد يك دنده اضافي دارند؟

  • آيا مي دانستيد آيا مي دانستيد 85 درصد از زندگي گياهي در اقيانوس ها جريان دارد؟

دسته ها : آيا ميدانيد؟
شنبه 1393/1/23
  • آيا مي دانستيد بيشتر رژ لب ها حاوي فلس (پولك ) ماهي هستند؟

  • آيا مي دانستيد ليمو از توت فرنگي قند بيشتري دارد؟

دسته ها : آيا ميدانيد؟
شنبه 1393/1/23
  • آيا مي دانستيد يك خرس 42 دندان دارد؟

  • آيا مي دانستيد چشم يك شتر مرغ از مغزش بزرگتر است؟

دسته ها : آيا ميدانيد؟
شنبه 1393/1/23
  • آيا مي دانستيد بدون مخلوط شدن غذا با بزاق دهان نمي توانستيد مزه آن را بچشيد؟

  • آيا مي دانستيد به طور متوسط افراد در 7 دقيقه به خواب مي روند؟

دسته ها : آيا ميدانيد؟
شنبه 1393/1/23
  • آيا مي دانستيد 11 درصد از مردم دنيا چپ دست هستند؟

  • آيا مي دانستيد بيشترين تعداد زاد ولد ها در ماه آگوست رخ مي دهد؟

دسته ها : آيا ميدانيد؟
شنبه 1393/1/23
از بركت دعاي تو باران گرفته است
يك شهر مرده با نفست جان گرفته است

بوي بهشت گمشده در توس مي وزديا نه! 

هواي توست كه جريان گرفته است ...
دسته ها : قبله هشتم
شنبه 1393/1/23
هميشه از حرمت، بوي سيب مي آيد
صداي بال ملائك، عجيب مي آيد!

سلام! ضامن آهو، دلِ شكستهِ ي من

به پاي بوس نگاهت، غريب مي آيد

طلاي گنبد تو، وعده گاه كفترهاست.

كبوتر دل من، بي شكيب مي آيد

برات گشته به قلبم مُراد خواهي داد

چرا كه ناله «امّن يُجيب» مي آيد ...
دسته ها : قبله هشتم
شنبه 1393/1/23
به حلقه هاي ضريحت دلم گره خورده...گره گشاي من،اين بار اين گره مگشاي...ماييم و اسير غمت ديگر هيچدلداده خاك قدمت ديگر هيچمارا همه شوق كفشداريه تو بسدر صحن و سراي حرمت ديگر هيچ
دسته ها : قبله هشتم
شنبه 1393/1/23
مقيم لندن بود، تعريف مي كرد كه يك روز سوار تاكسي مي شود و كرايه را مي پردازد.

راننده بقيه پول را كه برمي گرداند ۲۰ سنت اضافه تر مي دهد!   

مي گفت :چند دقيقه اي با خودم كلنجار رفتم كه بيست سنت اضافه را برگردانم يا نه؟

      آخر سر بر خودم پيروز شدم و بيست سنت را پس دادم و گفتم آقا اين را زياد دادي …        گذشت و به مقصد رسيديم .

 موقع پياده شدن راننده سرش را بيرون آورد و گفت آقا از شما ممنونم .                       

         پرسيدم: بابت چي ؟گفت مي خواستم فردا بيايم مركز شما مسلمانان و مسلمان شوم اما هنوز كمي مردد بودم.  

    وقتي ديدم سوار ماشينم شديد خواستم شما را امتحان كنم .با خودم شرط كردم اگر بيست سنت را پس داديد بيايم . 

فردا خدمت مي رسيم

تعريف مي كرد : تمام وجودم دگرگون شد        

          حالي شبيه غش به من دست داد . من مشغول خودم بودم در حالي كه داشتم تمام اسلام را به بيست سنت مي فروختم!!با اين داستان ميشه فهميد كه بعضي وقتها خيلي راحت ميشه بهترين نعمت را بهكمترين قيمت فروختالان دين فروشي خيلي راحت شدهالان خيلي از مردم ما مثل همونهايي شدند كه نامه بيعت به امام حسين (ع) نوشتند وخيلي راحت به مال دنيا اولاد پيامبر (ص) را فروختندهمه ما دعاي فرج را ميخوانيم اما !!! در لحظه اي كوتاه امام زمان (عج) را فراموش مييكنيم

يا ساده تر بگويم (ميفروشيم)

دسته ها : حكايت ها
شنبه 1393/1/23
هنوزم انتظارو انتظار است        هنوزم دل به “ســيــنـــه” بي قرار است هنوزم خواب ميبينم به شبها    همان مردي كه بر اسبي سوار است همان مردي كه جمعه آيد روزي …    و اين پايان خوب انتظار است 
جمعه 1393/1/22
خسته از همسفر و شهر و ديار  / خسته از اين شب غمديده و تار خسته از قحطي باران و نگاه  / بر كوير دل خشكيده ببار خسته ام از گذر ثانيه ها  / خسته از جاده ي بي اسب و سوار خسته از دوختن چشم به راه  / مژه هامان شده پر گرد و غبار خسته از سوزش سرماي شديد  / خسته از غيبت باران و بهار مغرب شب زده را مشرق كن  / بزن آن پرده ي غيبت به كنار  
جمعه 1393/1/22
يا لطيف فردا را چگونه مي توان ديد

فردايي كه امروزش همه در غوغا است

فردايي كه امروزش را از عمق افكار خسته مردم مي بينم

جمعه 1393/1/22
نوشته اند دلم را براي خون جگري
بدون گريه زمانه نمي شود سپري
نيازمندِ تكامل ، به گريه محتاج است
درخت آب نديده نمي دهد ثمري
جمعه 1393/1/22
نَمي از چشم هاي توست چشمه ، رود ، دريا هم

كمي از ردِّ پاي توست جنگل ، كوه ، صحرا هم

تو از تورات و انجيل و زبور از نور لبريزي

تو قرآني ، زمين محو شكوهت، آسمان ها هم

جمعه 1393/1/22
درد هجران وفرقت يار آخر شد

عمر صد سال شبي چو تار آخر شد

گر چه مدحم همه در رساي يارم بود

اين عمل مانده به جا ونگار آخر شد

جرعه مي نوش زچشمه هاي انسان

يكي توان گفت كه چشمه سار آخر شد

روي دلدار و وصال يار ميمونست

اين مبارك همه اشكبار آخر شد

شرح ديدار و وصال فاش گفتن ني

بين كه منصور سرش به دار آخر شد

اي خدا در دو جهان چو رمز ورازم را

آشكارش نكني كه كار آخر شد

اي جلالي زچه ذكر يا علي گويي

يا علي گوي كه انتظار آخر شد

جمعه 1393/1/22
خدايــــــــــــــــا بابت هر شبي كه بي شكر سر به بالين گذاشتم؛ بابت هر صبحي كه بي سلام به تو آغاز كردم؛ بابت لحظات شادي كه به يادت نبودم؛ بابت هر گره كه به دست تو باز شد و من به شانس نسبتش دادم؛ بابت هر گره كه به دستم كور شد و مقصر را تو دانستم؛ مــــــــــــــرا ببخــــــــــــــــــــــــش.....  
دسته ها : بارالها
پنج شنبه 1393/1/21
دنياپرستان را بنگريد كه به چه دل بسته‌اند و بر سر چه با هم نزاع دارند، به دنيايي از كاغذ و مقوا و خانه عنكبوت!
دسته ها : تلنگر
پنج شنبه 1393/1/21
وداع از اين دنيا براي ما بسيار نزديك است، ولي ما آن را بسيار دور مي‌بينيم وگرنه اينقدر با هم نزاع نداشتيم. 
دسته ها : تلنگر
پنج شنبه 1393/1/21
كسي نشست و برخاست كنيد كه همين كه او را ديديد به ياد خدا بيفتيد، به ياد طاعت خدا بيفتيد، نه با كساني كه در فكر معاصي هستند و انسان را از ياد خدا باز مي‌دارند.
دسته ها : تلنگر
پنج شنبه 1393/1/21
اگر مي خواهيد از ناحيه دعا به جايي برسيد، زبان حالتان اين باشد: تسليم خدا هستيم، هر چه بخواهد بكند، بنا داريم عمل به وظيفه بندگي كنيم. 
دسته ها : تلنگر
پنج شنبه 1393/1/21
هر كه عمل كرد به معلومات خودش، خداوند مجهولات او را معلوم مي فرمايد! 
دسته ها : تلنگر
پنج شنبه 1393/1/21
كثرت مجالست با اهل غفلت، مزيد قساوت و تاريكي قلب و استيحاش (گريزان بودن) از عبادت و زيارات است؛ از اين جهت است كه احوال حسنه حاصله از عبادات و زيارات و تلاوت‌ها، به سبب مجالست با ضعفا در ايمان، به سوء حال و نقصان، مبدل مي‌شوند؛ پس، مجالست با ضعيف الايمان ـ در غير اضطرار و براي غير هدايت آنهاـ سبب مي‌شود كه ملكات حسنه خود را از دست بدهد، بلكه اخلاق فاسده آنها را ياد بگيرد. 
دسته ها : تلنگر
پنج شنبه 1393/1/21
خواندن قرآن در هر روز، و ادعيه مناسبه اوقات و امكنه (مكان‌ها)، در تعقيبات و غير آنها؛ و كثرت تردد در مساجد و مشاهد مشرفه؛ و زيارت علما وصلحاء و همنشيني با آنها، از مرضيات خدا و رسول(ص) است و بايد روز به روز، مراقب زيادتي بصيرت و انس به عبادت و تلاوت و زيارت باشد. 
دسته ها : تلنگر
پنج شنبه 1393/1/21
واي بر ما اگر در خصوص خوردنيها و نوشيدنيها از حرام اجتناب نكنيم! زيرا همين غذاها است كه منشأ علم و ايمان و يا كفر ما مي شود! 
دسته ها : تلنگر
چهارشنبه 1393/1/20
اگر بي تفاوت باشيم و براي رفع گرفتاريها و بلاهايي كه اهل ايمان بدان مبتلا هستند دعا نكنيم، آن بلاها به ما هم نزديك خواهد بود. 
دسته ها : تلنگر
چهارشنبه 1393/1/20
به فكر خود باشيم، خود را اصلاح كنيم. اگر به خود نرسيديم و خود را اصلاح نكرديم، نمي توانيم ديگران را اصلاح كنيم.
دسته ها : تلنگر
چهارشنبه 1393/1/20
نگاه تند به زيردست، براي ترساندن آزاررساني از نوع حرام است؛ و تبسم به عاصي و گناه‌كار، براي تشويق، ياري بر معصيت است.
دسته ها : تلنگر
چهارشنبه 1393/1/20
آنچه مي‌دانيد، عمل كنيد؛ و در آنچه نمي‌دانيد؛ احتياط كنيد تا روشن شويد؛ و اگر روشن شديد، بدانيد كه بعضي معلومات را زير پا گذاشته‌ايد.
دسته ها : تلنگر
چهارشنبه 1393/1/20
هر آيه‌اي از قرآن، خزينه‌اي از علوم خداوند متعال است، پس هر آيه را كه مشغول خواندن مي‌شوي، در آن دقّت كن كه چه مي‌يابي.
سه شنبه 1393/1/19
از سعادت مرد آن است كه در شهر خود كسب و تجارت نمايد و شريكان و مشتريانش افرادي صالح و نيكوكار باشند، و نيز داراي فرزنداني باشد كه كمك حال او باشند.
سه شنبه 1393/1/19
دنيا همچون نيمه خواب (چرت) است و آخرت بيداري مي‌باشد و ما در اين ميان رهگذر، بين خواب و بيداري به سر مي‌بريم. 
سه شنبه 1393/1/19
 به وسيله عقل ناقص و نظريه‌هاي باطل و مقايسات فاسد و بي‌اساس نمي‌توان احكام و مسايل دين را به دست آورد؛ بنابراين تنها وسيله رسيدن به احكام واقعي دين، تسليم محض مي‌باشد؛ پس هركس در مقابل ما اهل بيت تسليم باشد از هر انحرافي در امان است و هر كه به وسيله ما هدايت يابد، خوشبخت خواهد بود و شخصي كه با قياس و نظريات شخصي خود بخواهد دين اسلام را دريابد، هلاك مي‌گردد. 
سه شنبه 1393/1/19
هركس انسان گرسنه‌اي را طعام دهد خداوند او را از ميوه‌هاي بهشت اطعام مي‌نمايد و هر كه تشنه‌اي را آب دهد خداوند از چشمه گواراي بهشتي سيرآبش مي‌گرداند و هركس برهنه‌اي را لباس بپوشاند خداوند او را از لباس سبز بهشتي خواهد پوشاند.
سه شنبه 1393/1/19
تعجّب دارم از كسي كه نسبت به تشخيص خوب و بد خوراكش اهتمام مي‌ورزد كه مبادا ضرري به او برسد، چگونه نسبت به گناهان و ديگر كارهايش اهميّت نمي‌دهد و نسبت به مفاسد دنيايي، آخرتي، روحي، فكري، اخلاقي و... بي‌تفاوت است.
سه شنبه 1393/1/19
چنانچه شخصي تو را بدگويي كند و سپس برگردد و پوزش طلبد، عذرخواهي و پوزش او را پذيرا باش. 
سه شنبه 1393/1/19
هركس به ديدار دوست و برادر خود برود و براي رضاي خداوند او را زيارت نمايد به اميد آن كه به وعده‌هاي الهي برسد، هفتاد هزار فرشته او را همراه و مشايعت خواهند كرد، همچنين مورد خطاب قرار مي‌گيرد كه از آلودگي‌ها پاك شدي و بهشت گوارايت باد. پس چون با دوست و برادر خود دست دهد و مصافحه كند مورد رحمت قرار خواهد گرفت.
سه شنبه 1393/1/19
هر كس براي رضا و خوشنودي خداوند ازدواج نمايد و با خويشان خود صله رحم نمايد، خداوند او را در قيامت مفتخر و سربلند مي‌گرداند. 
سه شنبه 1393/1/19
در اين دنيا سرور مردم، سخاوتمندان هستند؛ ولي در قيامت سيّد و سرور مردم، پرهيزكاران خواهند بود. 
سه شنبه 1393/1/19
سعادت و خوشبختي انسان در حفظ و كنترل اعضاء و جوارح خود از هرگونه كار زشت و خلاف است. 
سه شنبه 1393/1/19
دست نياز به سوي مردم دراز كردن، سبب ذلّت و خواري در زندگي و در معاشرت خواهد بود و نيز موجب از بين رفتن حيا و ناچيز شدن شخصيت خواهد گشت به طوري كه هميشه احساس نياز و تنگ دستي نمايد و هرچه كمتر به مردم رو بيندازد و كمتر درخواست كمك نمايد بيشتر احساس خودكفايي و بي‌نيازي خواهد داشت.
سه شنبه 1393/1/19
كسي كه مشتاق بهشت باشد در انجام كارهاي نيك، سرعت و عجله مي‌نمايد و شهوات را زير پا مي‌گذارد و هركس از آتش قيامت هراسناك باشد به درگاه خداوند توبه مي‌كند و از گناهان و كارهاي زشت دوري مي‌جويد. 
سه شنبه 1393/1/19
حقّي كه شكم بر تو دارد اين است كه آن را ظرف چيزهاي حرام ـ چه كم و چه زياد ـ قرار ندهي و بلكه در چيزهاي حلال هم صرفه جويي كني و به مقدار نياز استفاده نمايي.
سه شنبه 1393/1/19
چهساده قلبمان را دو دستي چسبيديم كه مبادا كسي آن را بدزدد و عاشقمان كند !غافل از اين كه براي عاشق كردنمان عقلمان را مي دزدند و بعد . . . . ما ميمانيم و قلبي كه انديشيدن بلد نيست . . . . !
پس بر خلاف هميشه كه ميگم مواظب دلتون باشين ، از حالا هم مواظب دلتون باشين هم مواظب عقلتون   
دسته ها : تلنگر
دوشنبه 1393/1/18
همه روز روزه بودن ، همه شب نماز كردن 
همه ساله از پي حج سفر حجاز كردن
شب جمعه ها نخفتن به خداي راز گفتن 
ز وجود بي نيازش طلب نياز كردن
پي طاعت و زيارت به نجف مقيم گشتن 
به مضاجع و مراقد سفر دراز كردن
به مساجد و معابد همه اعتكاف جستن 
ز ملاهي و مناهي همه احتراز كردن
به خدا قسم كه كس را ثمر آن قدر نبخشد 
كه به روي مستمندي در بسته باز كردن  
دسته ها : دلنوشته ها
دوشنبه 1393/1/18
ياد دارم بعثت پيغمبر اسلام را
دوره دينداري و پيكار با اصنام را
سنگباران مسلمانان ز روي بام را
سختي شعب ابي‌طالب در آن ايام را
ياد داري فاطمه؟ گويا همين ديروز بود
 
ياد دارم هجرت و دل كندن از بيت خدا
قبل رفتن بر مزار مادرت اشك تو را
قهر بود آن روزها يك خواب خوش با مرتضي
تا كه برگرداندمت سالم به دست مصطفي
ياد داري فاطمه؟ گويا همين ديروز بود
 
ياد داري مصطفي از امر حيّ كردگار
نغمه «ناد علي» سر داد بين كارزار؟
جبرئيل آمد ميان معركه با اين شعار:
لا فتي إلّا علي لا سيف إلّا ذوالفقار
ياد داري فاطمه؟ گويا همين ديروز بود
 
ياد داري كه شبي با بي‌قراري آمدم
سر به زير انداخته، با شرمساري آمدم
ساده و با چشم چون ابر بهاري آمدم
گونه‌هاي سرخ بهر خواستگاري آمدم
ياد داري فاطمه؟ گويا همين ديروز بود
 
ياد داري لحظه شوق رسول‌الله را
تا نشانم داد آن شب، قرص روي ماه را؟
مي‌شنيدي ضربه قلب ولي‌الله را
آمدي و من به دست باد دادم آه را
ياد داري فاطمه؟ گويا همين ديروز بود
 
ياد داري سادگي زندگي با يكدگر؟
روز ميلاد حسن مادر شدي و من پدر
با حسين آرام شد دنياي ما از هر نظر
داد حق بر من دو تا دختر دو زهراي دگر
ياد داري فاطمه؟ گويا همين ديروز بود
 
ياد داري حج آخر، روز پيمان غدير
وحي منزل آمد از درگاه دادار قدير
كاي نبي دست علي خويش را بالا بگير
با همه اتمام حجت كن به بيعت با امير؟
ياد داري فاطمه؟ گويا همين ديروز بود
 
ياد داري تا پيمبر بود نه غم داشتيم
نه سر موي سفيد و نه قد خم داشتيم؟
بر تمام دردهاي با عشق مرهم داشتيم
صورتي چون گل، نفس‌هاي منظم داشتيم
ياد داري فاطمه؟ گويا همين ديروز بود
 
ياد داري بر حسن قرآن كه مي‌آموختي
همزمان بهر حسينت پيرهن مي‌دوختي؟
آتشي در جان من با آه خود افروختي
ليك خود در شعله‌هاي آتشِ در سوختي
ياد داري فاطمه؟ گويا همين ديروز بود


دوشنبه 1393/1/18
در كنار نام پاك فاطمه جا نماز عشق را وا ميكنم
دست حاجت را به عشق فاطمه رو بسوي نور بالا ميكنم
با قسم بر آبروي حضرتش آرزويت را تمنا ميكنم


دوشنبه 1393/1/18
بياني دلنشين از آيت الله مجتهدي تهراني:
اگر صد ميليون دلار الآن به من مي دادند؛ كه نماز مغرب و عشاء را امشب نخوان، مي گويم نه!
تمام تهران را اگر اسكناس دلار نو كنند، به من بدهند، حاضر نيستم نمازم را نخوانم.
شما هم همين طور هستيد؟
اين روحيه را در خودتان تلقين كنيد.

يك كسي آمد پيش رسول خدا گفت من مي ترسم منافق باشم. نا اميد بود از خدا.
حضرت فرمود: تنها باشي نماز مي خواني؟
گفت: بله.
حضرت فرمود: تو منافق نيستي.
منافق آن است كه در انظار مردم نماز مي‌خواند ولي اگر تنها باشد نماز نمي خواند. تو منافق نيستي.

ما نوعا تنها باشيم نماز مي خوانيم.
پول هم بهمان بدهند كه نماز نخوان، قبول نمي كنيم.
صد ميليون دلار هم بدهند، يك ماشين بنز هم بدهند، يك خانه در شميران هم بدهند.
كه امشب نماز نخوان، هيچكداممان قبول نمي كنيم.
پس اين را بشارت دادم به شما كه بدانيد مؤمنيد؛ با ايمانيد.
حاضر نيستيد، اين قلم درشت پول را بگيريد ولي نماز نخوانيد.

منبع : masumin.blog.ir
دسته ها : بارالها
دوشنبه 1393/1/18
X