معرفی وبلاگ
بسم الله الرحمن الرحیم خدایا..... یاریم کن نگاهم... در افق این فضای مجازی... جز برای تو....نبیند و انگشتانم ... جز برای تو ... کلیدی را فشار ندهند... *********************** وقتی به علاوه خدا باشی منهای هر چیزی زندگی می کنی. *********************** میلیون ها زن ایرانی در انقلاب سال 1357 با قدرت هر چه تمام تر پا در صحنه نهادند. حضور زنان در به پیروزی رسیدن انقلاب اسلامی چندین شکل داشت. برخی اخبار را گردآوری یا جزوه هایی را توزیع می کردند، بقیه به فعالان سیاسی مورد حمله یا زخمی ها پناه می دادند، بسیاری فعالانه در خیابان ها به راهپیمایی و تظاهرات می پرداختند، برخی تا آن جا پیش رفتند که در سنگر سازی در برابر نیروهای رژیم طاغوت کمک می کردند و حتی تعدادی از آنان اسلحه به دست گرفتند و به مبارزه پرداختند.
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1990940
تعداد نوشته ها : 4398
تعداد نظرات : 99


 ...
... ...
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

ما سينه زنان رسم جنون باب نموديم
جان و سر خود هديه به ارباب نموديم

از عمق درون ناله و فرياد نموديم
با سينه زدن زلزله ايجاد نموديم

دسته ها : دشت كربلا
پنج شنبه 1393/8/8

با ياد كشتگانش، آيينه خانه اي ساخت
آيينه دار او بود ، آيينه چيد عباس

از نسل پختگان بود، خامي نكرد، باري
چون سيب سرخ افتاد، از بس رسيد عباس

دسته ها : دشت كربلا
پنج شنبه 1393/8/8

خورشيد كه در ميان خون، پرپر زد
آن ماه، كنار خيمه‌ها، بر سر زد

فرمود كه مرگ سرخ از ذلت به
آن حنجره‌اي كه بوسه بر خنجر زد

دسته ها : دشت كربلا
پنج شنبه 1393/8/8
دلم مست و لبم مست و سرم مست
بخون اي دل كه صبرم رفته از دستب
خون اي دل محرم اومد از راه
بخون اجر تو با عباس بي دست
دسته ها : دشت كربلا
پنج شنبه 1393/8/8

براي باغبان ياس آفريدند
علي را أشجع الناس آفريدند

وفا داري و مردي و شجاعت
يكي كردند و عباس آفريدند

دسته ها : دشت كربلا
پنج شنبه 1393/8/8

خيمه ماه محرم زده شد بر دل ما
باز نام تو شده زينت هر محفل ما

جز غم عشق تو ما را نبود سودايي
عشق سوزان تو آغشته به آب و گل ما

دسته ها : دشت كربلا
پنج شنبه 1393/8/8

حـتي خـدا مـيان حسـينيهء غمـش
سوگند خورده است به ماه محرمش

شبهاي قدر محترم و با فضيلت اند
امّـا نمي رسند به شبهاي مـاتمش

دسته ها : دشت كربلا
پنج شنبه 1393/8/8

امشب وقوع مرگ تو را جار مي‌زنند
رخسار ماه را غم و زنگار مي‌زنند

نوزادها براي علي اصغرت هنوز
با اولين تنفس خود زار مي‌زنند

دسته ها : دشت كربلا
پنج شنبه 1393/8/8
از فضل خودت شبي زبانم دادي
ساقي شدي و طبع روانم دادي
گفتم كه چه بايد بنويسم از عشق
دستان بريده را نشانم دادي
دسته ها : دشت كربلا
پنج شنبه 1393/8/8
امشب رقيه فهميد بابا دو بخش دارد
بخشي به روي نيزه ٬ بخشي به خاك صحرا
دسته ها : دشت كربلا
پنج شنبه 1393/8/8
عشقي به حسين عشق زينب نشود
اين عشق جدا ز شيعه يارب نشود
در روز و شبي كه من نگريم ز غمش
آن شام سحر و آن سحرم شب نشود
دسته ها : دشت كربلا
سه شنبه 1393/8/6
امــام صابــران بـودم، خميدم
جدا از شاخه شد يـاس اميدم
چو دست از جسم عباسم جدا شد
سـر خود را به نوك نيزه ديدم
دسته ها : دشت كربلا
سه شنبه 1393/8/6
بهـارِ بـاغِ دل از گريـه محـرّم توست
بهشت، برگ گلي از شراره غـم توست
محرمت بـه من احرامي سيـه بخـشيد
كسي كه مَحرم اين جامه گشت، محرم توست
دسته ها : دشت كربلا
سه شنبه 1393/8/6

روز سوم
1."عمر بن سعد" يك روز پس از ورود امام عليه‏السلام به سرزمين كربلا يعني روز سوّم محرم با چهار هزار سپاهي از اهل كوفه وارد كربلا شد.6
2. امامحسين عليه‏السلام قسمتي از زمين كربلا كه قبر مطهرش در آن واقع مي‏شد را از اهالي نينوا و غاضريه به شصت هزار درهم خريداري كرد و با آنها شرط كرد كه مردم را براي زيارت راهنمايي نموده و زوّار او را تا سه روز ميهمان كنند.7
3. در اين روز "عمر بن سعد" مردي بنام "كثير بن عبداللّه‏" ـ كهمرد گستاخي بود ـ را نزد امام عليه‏السلام فرستاد تا پيغام او را به حضرت برساند. كثير بن عبداللّه‏ به عمر بن سعد گفت: اگر بخواهيد در همين ملاقات حسين را به قتل برسانم؛ ولي عمر نپذيرفت و گفت: فعلاً چنين قصدي نداريم.
هنگاميكه وي نزديك خيام رسيد، "ابو ثمامه صيداوي" (همان مردي كه ظهر عاشورا نمازرا به ياد آورد و حضرت او را دعا كرد) نزد امام حسين عليه‏السلام بود. همين‏كه او را ديد رو به امام عرض كرد: اين شخص كه مي‏آيد، بدترين مردم رويزمين است. پس سراسيمه جلو آمد و گفت: شمشيرت را بگذار و نزد امام حسين عليه‏السلام برو. گفت: هرگز چنين نمي‏كنم.
ابوثمامه گفت: پس دست من رويشمشيرت باشد تا پيامت را ابلاغ كني. گفت: هرگز! ابوثمامه گفت: پيغامت را به من بسپار تا براي امام ببرم، تو مرد زشت‏كاري هستي و من نمي‏گذارم بر امام وارد شوي. او قبول نكرد، برگشت و ماجرا را براي ابن سعد بازگو كرد. سرانجام عمر بن سعد با فرستادن پيكي ديگر از امام پرسيد: براي چه به اينجا آمده‏اي؟ حضرت در جواب فرمود:
"مردم كوفه مرا دعوت كرده‏اند و پيمان بسته‏اند، بسوي كوفه مي‏روم و اگر خوش نداريد بازمي‏گردم... ."8

روز چهارم
درروز چهارم محرم، عبيداللّه‏ بن زياد مردم كوفه را در مسجد جمع كرد و سخنراني نمود و ضمن آن مردم را براي شركت در جنگ با امام حسين عليه‏السلام تشويق و ترغيب نمود.
به دنبال آن 13 هزار نفر در قالب 4 گروه كه عبارت بودند از:
1. شمر بن ذي الجوشن با چهار هزار نفر؛
2. يزيد بن ركاب كلبي با دو هزار نفر؛
3. حصين بن نمير با چهار هزار نفر؛
4. مضاير بن رهينه مازني با سه هزار نفر؛
به سپاه عمر بن سعد پيوستند.9 بهم پيوستن نيروهاي فوق از اين روز تا روز عاشورا بوده است.

دسته ها : دشت كربلا
سه شنبه 1393/8/6

روز سوم
1."عمر بن سعد" يك روز پس از ورود امام عليه‏السلام به سرزمين كربلا يعني روز سوّم محرم با چهار هزار سپاهي از اهل كوفه وارد كربلا شد.6
2. امامحسين عليه‏السلام قسمتي از زمين كربلا كه قبر مطهرش در آن واقع مي‏شد را از اهالي نينوا و غاضريه به شصت هزار درهم خريداري كرد و با آنها شرط كرد كه مردم را براي زيارت راهنمايي نموده و زوّار او را تا سه روز ميهمان كنند.7
3. در اين روز "عمر بن سعد" مردي بنام "كثير بن عبداللّه‏" ـ كهمرد گستاخي بود ـ را نزد امام عليه‏السلام فرستاد تا پيغام او را به حضرت برساند. كثير بن عبداللّه‏ به عمر بن سعد گفت: اگر بخواهيد در همين ملاقات حسين را به قتل برسانم؛ ولي عمر نپذيرفت و گفت: فعلاً چنين قصدي نداريم.
هنگاميكه وي نزديك خيام رسيد، "ابو ثمامه صيداوي" (همان مردي كه ظهر عاشورا نمازرا به ياد آورد و حضرت او را دعا كرد) نزد امام حسين عليه‏السلام بود. همين‏كه او را ديد رو به امام عرض كرد: اين شخص كه مي‏آيد، بدترين مردم رويزمين است. پس سراسيمه جلو آمد و گفت: شمشيرت را بگذار و نزد امام حسين عليه‏السلام برو. گفت: هرگز چنين نمي‏كنم.
ابوثمامه گفت: پس دست من رويشمشيرت باشد تا پيامت را ابلاغ كني. گفت: هرگز! ابوثمامه گفت: پيغامت را به من بسپار تا براي امام ببرم، تو مرد زشت‏كاري هستي و من نمي‏گذارم بر امام وارد شوي. او قبول نكرد، برگشت و ماجرا را براي ابن سعد بازگو كرد. سرانجام عمر بن سعد با فرستادن پيكي ديگر از امام پرسيد: براي چه به اينجا آمده‏اي؟ حضرت در جواب فرمود:
"مردم كوفه مرا دعوت كرده‏اند و پيمان بسته‏اند، بسوي كوفه مي‏روم و اگر خوش نداريد بازمي‏گردم... ."8

روز چهارم
درروز چهارم محرم، عبيداللّه‏ بن زياد مردم كوفه را در مسجد جمع كرد و سخنراني نمود و ضمن آن مردم را براي شركت در جنگ با امام حسين عليه‏السلام تشويق و ترغيب نمود.
به دنبال آن 13 هزار نفر در قالب 4 گروه كه عبارت بودند از:
1. شمر بن ذي الجوشن با چهار هزار نفر؛
2. يزيد بن ركاب كلبي با دو هزار نفر؛
3. حصين بن نمير با چهار هزار نفر؛
4. مضاير بن رهينه مازني با سه هزار نفر؛
به سپاه عمر بن سعد پيوستند.9 بهم پيوستن نيروهاي فوق از اين روز تا روز عاشورا بوده است.

دسته ها : دشت كربلا
سه شنبه 1393/8/6

 حسين جان . 

صد و سي و سه شب شمردم 

باهر شبش يك بار مردم 

تا به محرمت رسيدم

حسرت كربلاتو خوردم

محرم آمد

******************
شدمحرم زغمت ميجوشيم
شب به شب جرعه ي غم مينوشيم
هم نوا در غمـــــ  تو با زينب
شــصت و نه روز ســيه مي پوشيــم

دسته ها : دشت كربلا
دوشنبه 1393/8/5
اگر مسير پروازت


از كرب و بلا گذشت . . .


اين پيغام را برسان :


ارباب


مي شود من هم ببينم  كربلاي تو . . .؟!
دسته ها : دشت كربلا
پنج شنبه 1393/1/14
چه آسان است مرگى كه در راه رسيدن به عزّت و احياى حق باشد، مرگ عزتمندانه جز زندگى جاويد و زندگى ذليلانه جز مرگ هميشگى نيست. 
دسته ها : دشت كربلا
جمعه 1393/1/8
به ياد آور مردن پدران و فرزندانت را، كجا بودند و اكنون رهسپار چه جايي شده اند؟ مي بينم كه تو نيز به همين زودي به آنان خواهي پيوست و باعث عبرت ديگران خواهي گشت . ا
دسته ها : دشت كربلا
جمعه 1393/1/8
اگر حوادث سه گانه فقر، بيماري و مرگ وجود نداشت، انسان در برابر هيچ چيز سر فرود نمي‌آورد. 
دسته ها : دشت كربلا
جمعه 1393/1/8
بهترين ثروت آن است كه انسان به وسيلة آن آبروي خود را حفظ نمايد.
دسته ها : دشت كربلا
جمعه 1393/1/8
 قومي خدا را به اميد پاداش نيايش مي‌كنند. اين عبادت بازرگانان است. گروهي از روي ترس، بندگي مي‌كنند. اين نوع بندگي مخصوص بردگان است. مردمي خدا را از باب سپاس نعمت‌‌هاي او ستايش مي‌كنند. اين روش آزادگان است. 
دسته ها : دشت كربلا
جمعه 1393/1/8
كسي كه تو را دوست دارد، از تو انتقاد مي كند و كسي كه با تو دشمني دارد، از تو تعريف و تمجيد مي كند. 
دسته ها : دشت كربلا
جمعه 1393/1/8
بخشنده ترين مردم كسي است كه در هنگام قدرت مي بخشد. 
دسته ها : دشت كربلا
جمعه 1393/1/8
آن كه در كاري كه نافرماني خداست بكوشد، اميدش را از دست مي دهد و نگرانيها به او رو مي آورد. 
دسته ها : دشت كربلا
جمعه 1393/1/8
چه دارد آن كس كه تو را ندارد؟ و چه ندارد آن كه تو را دارد؟ آن كس كه به جاي تو چيز ديگري را پسندد و به آن راضي شود، مسلما زيان كرده است .
دسته ها : دشت كربلا
جمعه 1393/1/8
ناتوان ترين مردم كسي است كه از دعا كردن واماند و بخيل ترين مردم كسي است كه از سلام كردن واماند. 
دسته ها : دشت كربلا
جمعه 1393/1/8
بدرستي كه شيعيان ما قلبشان از هرناخالصي و حيله و تزوير پاك است. 
دسته ها : دشت كربلا
جمعه 1393/1/8

بر ميوه ي بهشـــت دگر لب نميزنند ....... آنان كــه طعم تربتــــت را چشيده اند 

دسته ها : دشت كربلا
يکشنبه 1392/12/4

دلم كجا ؟ پي ِ كدام نخود سياه بفرستم
وقتي خدا فقط ، بهانه ي شش گوشه ي ح س ي ن را گرفته است...

دسته ها : دشت كربلا
جمعه 1392/12/2

اني سلم لمن سالمكم
دارم سعي مي كنم لااقل از آن "بد" هايي باشم
كه " خوب" ها را دوست دارند.!


" اللهمَّ ارزقني شَفاعَةَ الْحُسَيْنِ "....

دسته ها : دشت كربلا
جمعه 1392/12/2

حسرت به دل مانده ام حسيــــــــــــن....
از من آهي ، ارباب از تو نگاهي...

دسته ها : دشت كربلا
پنج شنبه 1392/12/1

 الســــــــلام

عليكـــــــــــــــــ

يااباعبــــــــــدالله الحسيـــــن(ع)

بگير دست اين دلـــــــــم،كه بي تو پــا نميشود
نيـــــاز اين دل حــــزين،بي تو روا نمي شود
ســـــــلام مي دهم به تو،تا كه نظـاره ام كني
مگو كه سوي اين گدا،چشم تو وا نميشود
به يك نگــاه تو شود ، خــاك وجـــود من طلا
وجــود اين شكستـــــــه دل،چـرا طلا نميشود
به يك نظــر چون شهـــــدا،مرا تو جاودانه ساز
اشارتي كـــه دل جــــدا،از شهـــدا نميشود...
رضـــــايت ولـي امـــــر،شـده نصيب شهـدا
چـــــرا رضـــــايت ولي،نصيب مـــا نميشود؟؟

حور و هويــزه،فكه،فاو و شلمچــــــــه ديده امهيچ كجا براي من ،صحــــــــن شمــا نميشود
ذكر تمــــامشهـــدا،نام مقدس شماست
جز به نواي ذكــر تو،شور به پـــا نميشود
توئي غــريب تشنه ‌لب ، توئي شهيــد بي‌كفن
كسي ســــرش چو تو جدا،"من القفا" نميشود
نالـه ي زينب ز حرم،نالــه ي زهرا ز سمـا
به غيـــر تو كسي كفن،به بوريــا نميشود

                                                         .

دسته ها : دشت كربلا
پنج شنبه 1392/12/1
معبود من!جز تو محبوبي نيست...تو منزهي و من،هميشه مشتاق تو بوده ام...
معشوق من!جز تو معشوقي نيست...تو منزهي و من،هماره تو را به وحدانيّت ستوده ام..... 
"برگرفته از دعاي عرفه امام حسين(ع)"

 
دسته ها : دشت كربلا
پنج شنبه 1392/12/1

گرفته قلبم و آه ، هم مدد مرا ندهد
        براي درد فراقت كسي دوا ندهد
براه مانده نگاهم بيا گل نرگس
كسي به جز تو پناهي به بينوا ندهد
مريض عشق تو گشتم كه دلبري بكنم
  "صبا" بگو به طبيبم مگر شفا ندهد
  دوباره جمعه رسيد و، دوباره دلتنگـم
  دلــــم بجز "توكجايي" دگر نوا ندهد
 
گذشت عمر و همه زائر حرم شده اند
  مگر كه صاحب ما كربـــــلا به ما ندهد

دسته ها : دشت كربلا
پنج شنبه 1392/12/1

پرانتز باز

جلاي اين مشبك هاي ضريح تو...
مژه هاي چشمانيست كه؛
مي آيند،مي سايند رطوبت دعاهايشان ارباب...

ح س ي ن
اما
من،اينجا
رطوبت دعاهايم روي مهر كربلاي توست...

پرانتز بسته


دسته ها : دشت كربلا
پنج شنبه 1392/12/1
X