معرفی وبلاگ
بسم الله الرحمن الرحیم خدایا..... یاریم کن نگاهم... در افق این فضای مجازی... جز برای تو....نبیند و انگشتانم ... جز برای تو ... کلیدی را فشار ندهند... *********************** وقتی به علاوه خدا باشی منهای هر چیزی زندگی می کنی. *********************** میلیون ها زن ایرانی در انقلاب سال 1357 با قدرت هر چه تمام تر پا در صحنه نهادند. حضور زنان در به پیروزی رسیدن انقلاب اسلامی چندین شکل داشت. برخی اخبار را گردآوری یا جزوه هایی را توزیع می کردند، بقیه به فعالان سیاسی مورد حمله یا زخمی ها پناه می دادند، بسیاری فعالانه در خیابان ها به راهپیمایی و تظاهرات می پرداختند، برخی تا آن جا پیش رفتند که در سنگر سازی در برابر نیروهای رژیم طاغوت کمک می کردند و حتی تعدادی از آنان اسلحه به دست گرفتند و به مبارزه پرداختند.
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 2001530
تعداد نوشته ها : 4398
تعداد نظرات : 99


 ...
... ...
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

كاروان رفته بود و ديده من

همچنان خيره مانده بود به راه

خنده مي‌زد به درد و رنجم، اشك

شعله مي‌زد به تار و پودم، آه

رفته بودي و رفته بود از دست

عشق و اميد زندگاني من

رفته بودي و مانده بود به جا،

شمع افسرده جواني من !

شعله‌ي سينه سوز تنهايي

باز چنگال جان‌خراش گشود

دل من در لهيب اين آتش


تا رمق داشت دست و پا زده بود !

چه وداعی، چه درد جانکاهی !

چه سفر کردن غم انگیزی

نه نگاهی چنان که دل می‌خواست

نه کلام محبت آمیزی !

گر در آنجا نمی‌شدم مدهوش

دامنت را رها نمی‌کردم.

وه چه خوش بود، کاندر آن حالت

تا ابد چشم وا نمی‌کردم

چون به هوش آمدم نبود کسی

هستی‌ام سوخت اندر آن تب و تاب

هر طرف جلوه کرد در نظرم

برگ ریزان باغ عشق و شباب

وای بر من، نداد گریه مجال

که زنم بوسه‌ای به رخسارت

چه بگویم، فشار غم نگذاشت

که بگویم: خدا نگهدارت!

کاروان رفته بود و پیکر من

در سکوتی سیاه می‌لرزید

روح من تازیانه‌ها می‌خورد

به گناهی که: عشق می‌ورزید 

او سفر کرد و کس نمی‌داند

من درین خاکدان چرا ماندم

آتشی بعد کاروان ماند

من همان آتشم که جا ماندم

فریدون مشیری

دوشنبه 1392/11/7
X