معرفی وبلاگ
بسم الله الرحمن الرحیم خدایا..... یاریم کن نگاهم... در افق این فضای مجازی... جز برای تو....نبیند و انگشتانم ... جز برای تو ... کلیدی را فشار ندهند... *********************** وقتی به علاوه خدا باشی منهای هر چیزی زندگی می کنی. *********************** میلیون ها زن ایرانی در انقلاب سال 1357 با قدرت هر چه تمام تر پا در صحنه نهادند. حضور زنان در به پیروزی رسیدن انقلاب اسلامی چندین شکل داشت. برخی اخبار را گردآوری یا جزوه هایی را توزیع می کردند، بقیه به فعالان سیاسی مورد حمله یا زخمی ها پناه می دادند، بسیاری فعالانه در خیابان ها به راهپیمایی و تظاهرات می پرداختند، برخی تا آن جا پیش رفتند که در سنگر سازی در برابر نیروهای رژیم طاغوت کمک می کردند و حتی تعدادی از آنان اسلحه به دست گرفتند و به مبارزه پرداختند.
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1990477
تعداد نوشته ها : 4398
تعداد نظرات : 99


 ...
... ...
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

در راه عشق مقصد آئینه ها یکی ست

میعادگاه و قبله‌ی اهل ولا یکی ست

در سیر خلق، راه وصال خدا یکی ست

یعنی حقیقت نجف و کربلا یکی ست

 

این دو سپیده‌ی ازلی نور واحدند

از ابتدا حسین و علی نور واحدند

 

الله راز مشترک این دو رهبر است

عرش عروجشان روی دوش پیمبر است

خورشیدشان تبسم زهرای اطهر است

در دستشان زمام تمامی محشر است

 

از مشرق تجلی توحید سر زدند

از یک افق شبیه دو خورشید سر زدند

 



بی شک برای خلقت هستی بهانه اند

در عرش و فرش نور خدا را نشانه اند

در قلّه های عزّ و شرف جاودانه اند

بی انتها شبیه خدا بی کرانه اند

 

کم نیست قبله گاه شهود و یقین شدن

با عشق لا یزال الهی عجین شدن

 

از خانواده‌ی شرف و استقامتند

همزاد صبر و غیرت و شور و شهادتند

دریای فضل و رحمت و جود و سخاوتند

خورشید استجابت و نور هدایتند

 

گر چه شکوه و شوکتشان بی بدیل بود

افسوس اهل درک و بصیرت قلیل بود

 

گم کرده اند بعد نبی نور ناب را

اهل زمانه روشنی آفتاب را

پوشاند ابر فتنه صراط ثواب را

نشناختند منزلت بوتراب را

 

هیهات آفتاب خدا بی مرید شد

یک جامعه تباهِ دو فکر پلید شد

 

آن روز که بنای سقیفه نهاده شد

خانه نشینی علوی ها اراده شد

توهین به اهل بیت پیمبر چه ساده شد

اجر رسول، پشت در خانه داده شد

 

این آتشی که راه حرم را گرفته است

از کوچه‌ی مدینه چنین پا گرفته است

 

حالا غروب بی کسی حیدر آمده

فصلی ز چشم فاطمه خونین تر آمده

مانند آتشی که ز پشت در آمده

آه از نیام کوفه دو خنجر بر آمده

 

تا غرق خون کند دل محراب را یکی

بندد به روی خون خدا آب را یکی

 

در امتداد غربت دیرینه‌ی‌ علی

در کربلا شکسته شد آئینه‌ی‌ علی

یک کوفه آمده ، همه با کینه‌ی علی

شمر است که نشسته روی سینه‌ی علی

 

زینب کنار فاطمه در قلب قتلگاه

فریاد می کشد ز جگر: وامحمداه

 

کرب و بلا که مقتل جان های عاشق است

عرش عروج تا ملکوت حقایق است

بر روی نیزه ها سر قرآن ناطق است

اما بدان که وعده‌ی‌ الله صادق است

 

یعنی که نیست غیر خدا خون بهای عشق

حالا طنین فکنده در عالم صدای عشق

 

سر می رسد غروب عزاپوش روزگار

سر می رسد به لطف خدا شام انتظار

می آید از سپیده دمان مرد تکسوار

با بیرق حسینی و طوفان ذوالفقار

 

می آید و صلابتِ حق می شود عیان

«عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان»
دسته ها : دشت کربلا
دوشنبه 1393/8/19
X