پساز كشته شدن مقتدر عباسي بدست مؤنس خادم، نقشآفرينان اصلي خلافت عباسي و فرماندهان قدرتمند دربار محمد بن معتضد بن موفق بن متوكل را به دارالخلافه آورده و رداي خلافت را بر وي پوشانيده و وي را به "القاهر بالله" ملقب ساختند.
ناممادرش "قبول" و تاريخ خلافتش 28 شوال سال 320 قمري بود. وي عبيدالله بن محمد كلواذي را جانشين محمد بن علي بن مقله در امر وزارت نمود زيرا ابن مقله در آن زمان در بغداد نبود و در سرزمين فارس بسر ميبرد و وزير اصلي دربار، ابن مقله و جانشين وي كلواذي شده بود.[۱]
قاهرعباسي از فرزندان مقتدر مقتول بيعت گرفت و زندگي را بر آنان سخت نمود و تمام خانواده و وابستگان وي را مورد اذيت و آزار قرار داد. گفته شد كه به دستور وي، مادر مقتدر عباسي را زدند و سپس او را به سقف آويزان كرده به طوري كه بولش بر صورتش جاري ميشد و به همان حال بود تا از دنيا رفت. مدت خلافت قاهر كوتاه بود و تنها يك سال و شش ماه بر سرير حكومت ماند و آنگاه قضايا بر عليه او ورق خورد و او مورد خشم فرماندهان قدرتمند دربار قرار گرفت و از خلافت بركنار شد.
علاوهبر خلع وي از خلافت، چشمان وي را ميل كشيده و او را نابينا نمودند. از آن پس، وي به بيچارگي و تهيدستي سختي مبتلا شد و تا آخر عمرش به ذلت زندگي كرد. گفته شد، وي پوششي بسيار حقير و كهنه بر تن داشت و به مردم ميگفت: ايها الناس، بر من تصدق كنيد. همانا ديروز امير شما بودم و امروز از فقراي مسلمانان ميباشم.[۲]
1- التنبيه والاشراف (مسعودي)، ص 336؛ صله تاريخ الطبري (قرطبي)، ص 127.
2- وقايع الايام (شيخ عباس قمي)، ص 84.