معرفی وبلاگ
بسم الله الرحمن الرحیم خدایا..... یاریم کن نگاهم... در افق این فضای مجازی... جز برای تو....نبیند و انگشتانم ... جز برای تو ... کلیدی را فشار ندهند... *********************** وقتی به علاوه خدا باشی منهای هر چیزی زندگی می کنی. *********************** میلیون ها زن ایرانی در انقلاب سال 1357 با قدرت هر چه تمام تر پا در صحنه نهادند. حضور زنان در به پیروزی رسیدن انقلاب اسلامی چندین شکل داشت. برخی اخبار را گردآوری یا جزوه هایی را توزیع می کردند، بقیه به فعالان سیاسی مورد حمله یا زخمی ها پناه می دادند، بسیاری فعالانه در خیابان ها به راهپیمایی و تظاهرات می پرداختند، برخی تا آن جا پیش رفتند که در سنگر سازی در برابر نیروهای رژیم طاغوت کمک می کردند و حتی تعدادی از آنان اسلحه به دست گرفتند و به مبارزه پرداختند.
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 2001880
تعداد نوشته ها : 4398
تعداد نظرات : 99


 ...
... ...
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
بيست و دو روز از اسارت ((زينب )) (س ) گذشته است و پس از اين رنج است كه او وارد مجلس ((يزيد بن معاويه )) مى كنند، يزيدى كه كاخ اخضر (سبز) او يعنى كاخ سبزى كه معاويه در شام ساخته بود، آنچنان بارگاه مجللى بود كه هركس با ديدن آن بارگاه ، آن خدم و حشم ، خودش ‍ را مى باخت .
بعضى نوشته اند که افراد مى بایست از هفت تالار مى گذشتند تا به تالار آخرى مى رسیدند که یزید روى تخت مزین و مرصعى نشسته بود و تمام اعیان و اشراف و اعاظم سفراى کشورهاى خارجى نیز، روى کرسى هاى طلا یا نقره نشسته بودند.
در این شرایط این عده از اسرا را وارد مى کنند و زینب (س ) اسیر رنج دیده و رنج کشیده ، چنان موجى در روحش پیدا شد و چنان حرکتى در جمعیت ایجاد کرد که ، یزید معروف به فصاحت و بلاغت لال شد. یزید شعرهایى را خودش مى خواند و به چنین موفقیتى که نصیبش شده است افتخار مى کند. زینب فریادش بلند مى شود: اى یزید! خیلى باد به دماغت انداخته اى . تو خیال مى کنى این که امروز ما را اسیر کرده اى و تمام اقطار زمین را بر ما گرفته اى و ما در مشت نوکرهاى تو هستیم یک نعمت و موهبتى از طرف خداوند بر تو است به خدا قسم تو الان در نظر من بسیار کوچک ، حقیر و بسیار پست هستى و من براى تو یک ذره شخصیت قائل نیستم .
چنان خطبه اى در آن مجلس خواند که یزید لال و ساکت باقى ماند.
دسته ها : حكايت ها
شنبه 1393/1/30
X