خدايا!چگونه وصيت نامهام را شروع كنم در حالي كه سراپا گناه و معصيت و سراپا نقص و نافرمانيام؟ گرچه از لطف و رحمت و بخشش تو نااميد نيستم ولي ميترسمكه نيامرزيده از دنيا بروم. ميترسم رفتنم خالص براي تو نباشد و پذيرفتهيدرگاهت نشوم، هيهات كه نفهميدم، خون بايد ميشدي و در رگهايم جريان مييافتي و سلولهايم خدا خدا ميگفت. چقدر لذتبخش است انسان آماده براي ديدار پروردگارش باشد.
خدايا!سراپا گناهم و از درگاهت طلب بخشايش و عفو و در آخر عمر، توبه و اظهار پشيماني از كارهاي گذشته ميكنم. از تو ميخواهم با اين بنده گنهكار از روي احسان و فضل و لطف خود رفتار كني نه از روي عدل!