آنقدر در زمين لطافت هست
كه به آن روز و شب ركوع كني
خشم را بسپري به آب روان
با كمي مهر سّد جو كني
بروي با بهانه اي زيبا
ناگهان عشق را شروع كني
آنقدر شعر خوب و زيبا هست
كه بخواهي به آن رجوع كني
آسمان حدّ همطرازي تُست
گر به زير آيي و خضوع كني
شب يلدا بدون پايان نيست
مي تواني از آن طلوع كني
مجتبي كاشاني