الهي،قرار ده مرا از آن بندگان خالصت. الهي، اگرچه بسيار گنهكارم و سرتاسر وجودم نافرماني توست، رحم كن و صبر عنايت فرما، بدانگونه كه باعث معراج روح گردد و علي(ع) و اوليايت شفاعتم كنند. آنقدر سخن بسيار است كه نميدانم از كجا بگويم ـ از آهنرباي عشق تو كه اين برادة ناچيز را به سوي خود ميكشي، يا از دنياي فاني بگويم كه ميخواهد اين نيروي آهنربا را خنثي كند.
الهي،ديگربار سعادتي به من عطا فرما تا در ميان فرشتگان زمين، يعني انسانهاي خالص، باشم. خدايا، تو كه چنين لطف كردي و اين بندة ذليل را به اين سعادت نايل گرداندي از تو ميخواهم كه مرا دست خالي برنگرداني و از ناخالصيها بسياري كه در اعمال من بوده است بگذري.
الهي،وقتي كساني را ميبينم كه سوار بر اسب سركش نفس به طرف دنيا ميتازند، دنيايي كه فردا بايد گذاشت و رفت، از تو ميخواهم كه مرا از آنان قرار ندهي.
خدايا،علي(ع) در دنيا از تو يك چيز خواست و آن شهادت خالصانة في سبيلالله بود، شهادتي خونين كه در آخرت ماية نجات شود و خلوص كه سبب استخلاص گردد. پروردگارا، من هم از تو يك چيز ميخواهم، و آن اين است كه هرگز مرا به خودموامگذاري. پروردگارا، هرچند كه اين جمله جسارت است به درگاه مقدمت، اين بنده كلامي جز اين ندارد.
خدايا،اگر ميداني عاشقت شدهام، مرا از بندگان خالصت قرار ده. خدايا، در اين دنيا خود گفتهاي نااميدي گناه بزرگي است؛ به لطف تو دل بستهام و به انتظار نشستهام./