معرفی وبلاگ
بسم الله الرحمن الرحیم خدایا..... یاریم کن نگاهم... در افق این فضای مجازی... جز برای تو....نبیند و انگشتانم ... جز برای تو ... کلیدی را فشار ندهند... *********************** وقتی به علاوه خدا باشی منهای هر چیزی زندگی می کنی. *********************** میلیون ها زن ایرانی در انقلاب سال 1357 با قدرت هر چه تمام تر پا در صحنه نهادند. حضور زنان در به پیروزی رسیدن انقلاب اسلامی چندین شکل داشت. برخی اخبار را گردآوری یا جزوه هایی را توزیع می کردند، بقیه به فعالان سیاسی مورد حمله یا زخمی ها پناه می دادند، بسیاری فعالانه در خیابان ها به راهپیمایی و تظاهرات می پرداختند، برخی تا آن جا پیش رفتند که در سنگر سازی در برابر نیروهای رژیم طاغوت کمک می کردند و حتی تعدادی از آنان اسلحه به دست گرفتند و به مبارزه پرداختند.
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 2003790
تعداد نوشته ها : 4398
تعداد نظرات : 99


 ...
... ...
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
خدايا نگراني تمام وجودم را گرفته.هر بار قرآنت را باز ميكنم آيات عذاب مي خوانم و آيات ادعاي كافران.با خود مي گويم چيست كه ميخواهد مرا از تو جدا كند؟ و به يك چيز مي رسم كه آنهم غرور است.خدايا! نكند به لطفهاي فراواني كه به من ميكني مغرور خواهم شد و تو را فراموش خواهم كرد؟خدايا! تو خود مي داني حتي اگر گاهي كلماتي بر زبان راندم و با خودم گفتم: چه زيباسخن ميگويم؛ يقين داشته ام به اينكه تو اين كلمات زيبا را بر زبانم جاري كرده اي.
خدایا! در همه خیرها و خوبی ها دست تو را دیده ام و هنوز می بینم.و حالا می ترسم. می ترسم از اینکه بندگی ات را رها کنم و در مقابل چشمان تو بهعبادت شیطان بپردازم. اما خدایا! می دانم دیگر نمی توانم به پرستش شیطانمشغول شوم چون آنقدر مهر خوبی ها و خیر و نور را در دلم پرورانده ای که نمی توانمدوستدار تاریکی و شر و بدی ها باشم.مگر می شود تربیت شده دست تو ناخلف ازآب در آید!؟ آنکه تو او را از کودکی تنها گذاشتی تا فقط تو را داشته باشد.آنکه او را بیهمدم و دوست بزرگ کردی تا کسی جز تو همدم گریه های شبانه اش نباشد. آنکهاو را دچار مصیبت هایی کردی و او را وادار کردی رازگونه اما کودکانه با تو سخن بگوید.حال چگونه رهایش میکنی؟ چگونه امید سالهای دراز دوریش از تو را ناامید میکنی؟امید او از تو نا امید نمی شود چون در هر جهان دیگری و در هر موقعیت دیگری و باپرستش هر موجود دیگری فقط تویی آنکه امید میدهد؛ و چه اینجا و چه هر جای دیگر خدایی جز تو وجود ندارد.حتی اگر شیطان را بپرستم امیدم به توست که روزی هدایتم کنی که به خود بیایم و به سوی صدای بلند و رسای تو دوان دوان حرکت کنم.خدایا! لیاقت هایی دادی که من لایق نبودم.کارهایی کردی که از من ناتوان برنمی آمد اما به نام من تمام کردی.مهر خوبی ها را به دلم نشاندی و خوبی کردم و نام مرا اینگونه بزرگ کردی.حالا تو بگو نزد چه کسی بروم که همانقدر امیدوار و عاشقم سازد که تو ساختی؟ نزدچه کسی روم که خوبی ها را به من الهام کند و انجامشان را برایم آسان؟ببین که چقدر با وجود ناتوانی ام در شکر گزاریت شکر میکنم.ببین که با وجود نا امیدی از باز شدن درت هنوز درت را میکوبم.ببین که از ترس بر خود می لرزم.ببین با اینکه محترم و عزیزم کرده ای هنوز خود را ناچیز می بینم.ببین هر چه بیشتر بزرگ و مومنم جلوه می دهی خود را بیشتر نالایق و گناهکار می بینم.ببین که با وجود اغواگری شیطان از چپ و راست و جلو و پشت سر هنوز تو را می پرستم.و هنوز تو را عاشقم و این عاشقی را مدیون تو هستم و این عشق توست که می گذارد من بر تو منت داشته باشم و از خوبیهای خود برای تو بگویم.عشق و عاشق و معشوق من! عاقبت نیکی از تو میخواهم، عاقبتی که با عشق تو ختم شود.
دسته ها : ياد خدا
دوشنبه 1392/11/28
X